سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر فروشگاه
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 18
کل بازدید : 376498
خبر مایه


وقتی کاری از دست شما ساخته نیست، از «پا»هاتون کمک بگیرید.

 


هر کس «ساز» خودش را می زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نر/ق/صید.

 


سعی کن مثل برق زندگی کنی، چون عمر مثل باد می گذرد.

 


با عطسه ای در رویا، گلهای پیراهنش پرپر شد.

 


بعضی ها خوب حرف می زنند و بعضی ها حرف خوب می زنند.

 


به محض این که غم ترور شد، فرصتی برای حضور لبخند به وجود آمد.

 


وقتی زندگی اش به آخر خط رسید، عزرائیل به گردنش مدال آویزان کرد.

 


تصمیم داشت با یک گل به خواستگاری دختر مربی فوتبال برود.

 


عاشق معشوق بزرگش را در دل کوچکش جای داد.

 


چون دل و دماغ نداشت، در انظار ظاهر نمی شد!

 


وقتی رؤیاهایش به پایان رسید، ترمز دستی قطار را کشید.

 


کشمش، انگور بازنشسته است.

 


«فقیر» یک حرف از «غنی» بیشتر دارد.

 


عقب ماندن از جهان را فقط با توقف زمان می توان جبران کرد.

 

 

 

بعضی ها مشغول ساخت و ساز هستند و بعضی ها مشغول ساخت وپاخت.

 

 

 

قلم پاچه خوار همیشه نوکش چرب است.

 

 

 

 تصویر آتشفشان دستم را سوزاند.

 

 

 

 دستهایم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

 

 

 

فکر نان باش که خربزه گران است .

 

 

 

زنها برای این آفریده شده اند که نگذارند سرمایه شوهرشان تمرکز پیدا کند

 

.

 

از گرسنگی زبان مادریش را خورد.

 

 

 

 وقتی قمارباز دلش را باخت از بانک وام ازدواج گرفت.

 

 

 

وقتی آخرین نگاهش را ذخیره نمودم قلبم ویروس گرفت

 

.

 

 ابرها برای تبانی با خشکسالی قرص ضد بارداری خوردند.

 

 

 

نقاش فقیر خجالت میکشید.

 

 

 

در جشن تولد مرگم زندگی دعوت نداشت.

 

 

 

 پرنده خیالم قصد پروازهای برون مرزی دارد.

 

 

 

 هنوز حقوق بشر پرداخت نشده ، تورم چند برابر شد.

 


شنبه روی جلد هفته است ، پنجشنبه پشت جلد و جمعه ضمیمه ی مزخرف آن

 

 













پشتیبانی فنی فروشگاه آب حیات